تقسیم عادلانه ارثیه
زیباتر آنچه مانده ز بابا از آن تو
بد ای برادر از من و اعلا از آن تو
این تاس خالی از من و آن کوزه ای که بود
پارینه پر ز شهد مصفا از آن تو
یابوی ریسمان گسل میخ کن ز من
مهمیز کله تیز مطلا از آن تو
آن دیگ لب شکسته صابون پزی ز من
آن چمچه ی هریسه و حلوا از آن تو
این غوچ شاخ کج که زند شاخ از آن من
غوغای جنگ غوچ و تماشا از آن تو
این استر چموش لگد زن از آن من
آن گربه ی مصاحب بابا از آن تو
از صحن خانه تا به لب بام از آن من
از بام خانه تا به ثریا از آن تو
عزیزان چه عدالتی بسیار زیبا و چقدر تواضع داشت
|